مابرای انقلاب چه کردیم

امروز فردی که همه هشت سال دفاع مقدس درسنگر بود از بین ما رفت, کسی که دوسال بیشتر و بعد ازقطعنامه ‌اسیر بود یعنی جمعا ده سال درمبارزه بادشمن متجاوز بلاخره پرکشید .

دراین دوسال اسارت هم ،مدام تحت شکنجه بعثی ها بود, البته تحمل این شکنجه ها باجسم‌ سالم‌ شاید قابل تصور باشد ولی با ترکشی درسر و در کنار قلب و مجروحیت شیمیایی این تحمل غیرقابل تصور است .

بعداز آزادگی، نه یک روز و نه دوروز بلکه ۲۷سال  این زخم ها را به تن داشت, زندگی خودش که پای حیات انقلاب رفت بماند اهل خانه هم سالها صبوری  کردند .

همسرش ازشغلش گذشت تامشغول پرستاری از ایثارگر انقلاب شود با اینهه هزینه رفتار حاج محب وخانواده اش طوری بود که گویا برای انقلاب کاری نکردند. نه مطالبه ای، نه منتی و نه سفارشی. 

انگار سهم خواهی برای خادمان انقلاب واژه ای بیگانه است همانگونه که بالعکس آن  برای خارج ازگودنشینان سهم خواهی عبارتی آشناست. غافل ازاینکه اگر با گذشت چهل سال بعد از انقلاب جایی کاری بر زمین مانده است و یا محرومیتی آشکار در قسمتی مشاهده می شود چه بسا آن مقدار کار باقی  مانده ، سهم من وشما بوده که برزمین مانده است.

برخی اوقات آنقدر منتظر مانده ایم تا سفره را دیگران پهن کنند که یاد ما رفته ,تا همه سعی نکنیم طبعا درسفره هم رنگ ولعابی نخواهد بود.اگر سرسفره نان کم است بخاطر مزرعه هایست که هریک از ما آن را اباد نکردیم .

امروز هر اهل سیاست و هراهل دیانت، هرنسل قدیم وهر نسل جدیدی می خواهد مطالبه ای داشته باشد باید ابتدا ببیند؛ چند درصد حاج محب ها پای انقلاب هزینه کرده است.

اگرچه کسی که مدام مرور می کند من برای انقلاب چه کردم دیگر نه در پی سهم است ونه درمسابقه مطالبات تاخت وتاز می کند بلکه پیوسته درپی میدانی است تا خدمت کند و فقط خدمت

#یاددشت روز 

مرزبان جان می دهد،خاک نمی دهد

هوا که طوفانی می شود مرزبانی درشب های طوفانی دوبرابر می شود گویا اشرار از دیرباز این شبها را برای ورود به مرز ترجیح می دهند این شبها مرزبانان مضاعف می کوشند که خس وخاشاکی وارد نشود تا فردا به چشم هموطن ما نرود .

در داستان شهادت 9 مرزبان چند نکته جای گفتن داشت ،

 1_حرف اول ومطالبه اول مردم ما تحویل زنده یامرده تروریست ها از همانجایی ست که آمده اند، ، پاکستان نمی تواند از بار این مسولیت خارج شود مگراینکه بگوید جایی که تروریست ها هستند جزءکشورش نیست . گروهک تروریستی مسولیت این جنایت راقبول کرد ، پس برای تحویل وبرخورد با آنان هیچ تسامحی پذیرفتی نیست ، بخصوص که اطلاعات محل استقرار این گروه هم دردست اطلاعات پاکستان است . 

2_هدف ونتیجه این جنایت چیزی جز معرفی خشن ازاستان ما وهویت اقوام ما نیست یعنی اگر دراستان ما کوهی ازطلا باشد ومردم و بزرگان ما،همه عابد و حافظ ،زاهد وبی آزار باشند ، افکارعمومی از چهره ورنگ ولباس ما ذهنیت بدی خواهد داشت و این ذهنیت یعنی اعلام خطر برای تاریخ فرهنگ وادب ما   ،از این رو این گناه اشرار مسلح بخشودنی نیست وهمه باید برای دستگیری و مجازات عوامل آن  متحد شویم ، حتی اگر آب شده ودرزمین فرورفته باشند . استقبال مردم کشور از هویت ما و از وجهه ی ما، بستگی دارد به پاسخ کوبنده ما به عوامل این شرارت ها.چراکه افکارعمومی را مردم می سازند و با بخشنامه ساخته نمی شود 

3_معنای این جنایت، دهان کجی  اشرار مسلح به علما وبزرگان استان بود که دست رد برسینه آنها زدند و تفکر افراطی شان را باطل می دانند این گستاخی  باید پاسخی قاطع داده شود .

4،ترس گروهک ازانتقام مردم استان را می شود دربیانیه های آنان دید  که بدنبال توجیه این جنایت هستند رویکردشان هم همان مساله نخ نما متهم سازی وشهید دانستن قاچاقچیان واشرار مسلح ماسبق شان است  .درست همان ادبیات  مجرمی که چون جنایتی انجام می دهد برای متقاعد ساختن دیگران همه چیز  را بهم می بافد، این بافتنی ترویست ها با بصیرت مردم ما ازهم پاشیدنی است .

4_سبقت و رقابت طوایف بلوچ وسیستانی در محکومیت و درخواست  مجازات تروریست ها، حکایت از آن دارد که پاسداری ازخاک و مرز بالاترین اعتقاد اقوام استان است . اعتقادی که باعث شده ما را در طی هزاران سال و حوادث گوناگون به عنوان یک ایرانی حفظ کند . مانع ازآوارگی ما  ازاین کشور به آن کشور و مانع دربدری شده است . درست مثل مادر ما که نه یک فرزند بلکه نسل ما را حفظ کرده است . برای حفظ حریم مادرمیهن  هرچه انجام دهیم کم است و جا دارد. براین اساس تروریست ها بدانند تک تک ما درتعقیب شماییم و صد البته «ان ربک لبرمرصاد»تر  است 

5_و درپایان انتظاری که ازمسولان می رود شفافیت و اطلاع رسانی سریع در این مواقع است ، حتی فراخوان به مردم شود شاید کسی سرنخی داشت ، طوری نشود که عوامل جنایت زودتر اطلاعیه بدهند یعنی ظالم زودتر ازمظلوم لب به سخن بگشاید و اگرفرصتی فراهم می شد تا مردم استان ، بزرگان ، علما ، ریش سفیدان و عموم جوانان برای ادای احترام و بدرقه پیکر شهدا در فرودگاه حاضر می شدند ، این اقدام اندک  تسکینی بود بردل پدران ومادری که فرزندشان بخاطر مرزبانی و امنیت ما شهید شدند و علامتی بود برای ما که بدانیم هرچه داریم ازشهدا داریم 

معنای حضور درسیستان وبلوچستان

سیستان و بلوچستان همواره از فرصت انتخابات استفاده کرده و مردم این استان پیوسته درپی مشارکت حداکثری بودند، واقعا علت اهتمام مردم سیستان وبلوچستان برای گستردگی حضور در انتخابات چیست؟ پاسخ برمی گردد به شرایط این استان پهناور و مرزی کشور. مردم استان بیش از هرجا می دانند نتیجه حضور پررنگ و یا کم رنگ چیست. مردم سیستان و بلوچستان دندان های بهم فشرده و زوزه گرگ ها را بهتر از هرجا می بینند ومی شنوند.

مردم استان بهتر از هرکسی نعمت داشتن حکومت مرکزی و مقتدر را می دانند. اینکه پدران و بزرگان استان از ابتدای انقلاب اسلامی برحضور پرشور هم استانی ها تاکید داشتند به این سبب بود که رجز خوانی اهریمن را آنسوی مرزها می دیدند.

اگر آیت الله کفعمی و مولوی عبدالعزیز سرآسیمه به میدان انتخابات می آمدند چون بالاترین اثر وامتیاز حضور را حفظ موجودیت، امنیت و زندگی انسانی مردم در استان می دانستند. 

به عبارتی تقویت انقلاب را تقویت حیات درسیستان و بلوچستان می دانستند و این بالاترین مطالبه استان در قبال حضور بود. 

درحقیقت مردم استان اولین کسانی هستند که با انداختن رای خود اولین میوه آن رامی چشند همانگونه که در صورت کاهلی وسستی، ما مرزنشینان اولی سیلی رامی خوریم. 

البته در این مدت هرگاه  بیگانه روزنه ای یافت زخم قساوتش را  کودک شش ماهه تا پیرمرد شست ساله ما دید و اثر این نفوذ جسم و هویت اقوام ما را مجروح کرد. بیگانه با هزار لبخند و ژست حمایت، همدردی وحتی دلسوزی در باور این مردم جای پایی ندارد.

از این رو مردم ما, هرغیر ایرانی را برای خاکشان یعنی برای مادرشان ، بیگانه می داند حالا هرچند شبیه گردانی کنند. 

سیستانی و بلوچستانی رای خود را چادر مادر میهن می دانند که باید از بیگانه حفظ شود.از این رو مقام معظم رهبری در دکترین انتخابات می فرماید همه باید  قدر انتخابات را بدانند.

ما مرزنشینان بیش از دیگران براهمیت  این عبارت واقفیم چرا که اقتدار ملی،انسجام وامنیت ملی ما درگرو این قدر دانستن است. 

البته درطول تاریخ همه ملل همیشه ،قوت دل مردم مناطق مرزی کشورها به قوت و اقتدار حکومت مرکزی است وامروز انتخابات باشکوه از ارکان این اقتدار است